به نقل از مهر: از قدیم گفتهاند جنازه مرده روی زمینه نمیماند اما واقعا اگر همین آدمهایی که تا اسم غسال و در اصطلاح خودمانی مرده شور رویشان گذاشته میشود، نگاهها به آنها عوض میشود و یاد سدر و کافور و تخته غسالخانه تداعی میشود، حاضر نبودند تا با انجام این شغل، تکلیف از عهده دیگر زندهها در قبال جنازه بردارند، تکلیف مردهها چه میشد.
غسال شدن سواد و تحصیلات نمیخواهد، باسواد یا بیسواد میتوان مرده شست و کفن پیچ کرد، شغلی که حتی آدم امی و نظریه پرداز هم سرش نمیشود، شهید بهشتی هم مرده میشست، غسال بودن دل میخواهد دلی که بتواند یاد مرگ را هر روز ببیند و دل محکم نگاه دارد برای زندگی پر فراز و نشیب در این دنیا.
شاید غسالها تنها شاغلانی هستند که بیشتر از دیگران یاد مرگ میافتدند، آخر غسالخانه آخرین ایستگاه توقف انسان است و انسان روح از بدن رفته، در این مکان برای سفر پاک و تطهیر میشود.
اهتمام به سختی و فشار روحی کار غسالها، چندی قبل شهرداری قم را بر آن داشت تا میزبان برگزاری اولین همایش خامین آرامستانهای کشور باشد، مهمانانی که از سراسر آرامستانهای ایران برای شرکت دعوت شدند
متن کامل خبر در ادام همطلب