زیبا بروفه متولد ۱۳۵۴ تهران، حرفه بازیگری را با فیلم شب روباه به کارگردانی همایون اسعدیان آغاز کرد. زیبا بروفه فارغالتحصیل حقوق قضایی است. او همسر پیام صابری چهره پرداز و بازیگر است.
در ادامه گفتگویی با زیبا بروفه را میخوانید. بازیگری که که اخيراً كم كارتر شده بود و حالا با دو سريال
كه يكي پس از ديگري پخش ميشود مهمان خانه مخاطبانش خواهد بود. زيبا بروفه
اين روزها سريال خانهاي روي تپه كار داريوش ياري را روي آنتن شبكه 2 دارد و
پس از اين سريال نيز مجموعه رخنه كار حسين تبريزي با بازي او پخش ميشود.
بروفه در اين گفتوگو از كمكاري، تغيير چهره و بازيگري برايمان گفت.
پس
از 16 سال فعاليت بهرغم پتانسيل و ظرفيتي كه از شما سراغ داريم هنوز زيبا
بروفه ستاره را نديديم، بگذاريد سؤالم را ساده بپرسم، چرا ستاره نشديد؟
درست ميگوييد، نظرتان را ميپذيرم. دليل اين موضوع چندان به من مربوط
نميشود چون چيزي كه قرار بود از من ديده شود و بر اساس آن قضاوت شوم و
بسنجند كه در چه سطحي بازيگري زيبا بروفه را قرار دهند، بر ميگردد به مردم
و عوامل حرفهاي سينما. از آن بخشي كه به مردم مرتبط ميشود صددرصد مطمئنم
چون بين اين مردم زندگي ميكنم و بازخورد كارهايم را ميگيرم. گاهي كه كم
كار هستم، هميشه ميشنوم كه چرا نيستيد، چرا كار نميكنيد و اين يعني
همچنان حضورم را ميخواهند و ميپرسند چرا در سينما نيستيد يا ميگويند اي
كاش فلان فيلم را شما بازي ميكرديد. تعريفم اين است كه يك بازيگر بايد
دعوت به كار شود، فيلمنامه را بخواند و اگر نقش را دوست داشت، بپذيرد.
آيا اين كم كاري خودخواسته بود؟
بخش عمدهاش خودخواسته بود. من زماني را در اوج حرفهام نتوانستم كار كنم و
بعد از آن برگشت دوبارهام زمان برد، تلويزيون برايم مهم است چون شروع
كارم با تلويزيون بود، فكر ميكنم چون رسانه عمومي است و همه مردم به آن
دسترسي دارند، بايد كاري را انجام بدهم كه هم خودم دوست داشته باشم و هم
مردم. چند كار سينمايي، چند كار شبكه خانگي و شايد دو تله فيلم بازي كردم.
فكر
ميكنم حالا اتفاقات خوبي افتاده كه شما دوسريال را با فاصله زماني كم روي
آنتن خواهيد داشت چون پس از خانهاي روي تپه ساخته داريوش ياري، پخش سريال
رخنه كار حسين تبريزي آغاز ميشود.
درباره سريال خانهاي روي تپه هم آقاي ياري گفتند اپيزوديك است من گفتم
چندان دوست ندارم تا اينكه او فيلمنامه را فرستاد، خواندم و ديدم شخصيت
متفاوتي است. من آدم بداخلاق وسواسي نيستم، به خاطر اين تفاوتها پذيرفتم و
خدا را شكر سريال موفق شد.
سريال رخنه هم قرار بود براي محرم باشد اما زمان كم بود. كليت قصه را دوست
داشتم. نقش وحيد كه شخصيت اصلي داستان است خيلي نقش خوبي است. معصومه نقشي
كه من بازي ميكنم در كنار وحيد است، نقش دوست داشتني و شيريني بود و آنقدر
خوب بود كه دليلي براي نپذيرفتن كاراكتر نداشتم.
چه جالب نام اين شخصيت هم معصومه است و همنام نقشتان در مجيد دلبندم. بله،
تا همين اواخر برخي مردم كه نام من را خاطرشان نميآيد، با اسم معصومه
صدايم ميزدند. فكر ميكنم با سريال رخنه آن شخصيت هم دوباره تداعي و زنده
ميشود.
وقتي
به كارنامهتان نگاه ميكنم، متوجه ميشوم هر جايي در نقشهايتان كشفي
انجام دادهايد دلنشينتر و تأثيرگذارتر بوده است اما اين كشف در همه
نقشهايتان رخ نداده است؟
اين خودخواسته نبوده است، من براي بازي كردن در يك نقش تصميم نميگيرم كه
مثلاً چقدر خوب بازي كنم يا لازم نيست خيلي بازي كنم كافي است بروم سر
صحنه. اينگونه با خودم قول و قرار نميگذارم و اگر كاري را قبول ميكنم با
اين نيت ميروم كه حتي اگر فيلمنامه خوب نيست ولي نقش خوب است، خوب بازي
كنم.
مثلاً فيلمنامهاي را خواندم كه دو زن اصلي داشت. خانم خانه، خدمتكار خانه. خانم خانه را قبلاً بازي كردم و خيلي برايم متفاوت نبود ولي خدمتكار برايم جالب و متفاوت بود. من دوست داشتم و گفتم اين نقش را بازي ميكنم. تهيهكننده هم از دوستان خودم بود و اصلاً فكر نميكرد،بپذيرم. فكر كردم نقشي كه نوشته شده با كمي تغييرات ميتواند
به يادماندني باشد. با اين نيت سركار رفتم اما متأسفانه همه چيز دست بازيگر
نيست و عوامل ديگري از جمله كارگرداني و... وجود دارد، نتيجه آنچه من
ميخواستم نشد.
من ميتوانم تضمين شده بگويم يك نقش را دو كارگردان از يك بازيگر كاملاً
متفاوت ميسازند. اين را نميتوانيم كتمان كنيم، شايد در كاري جلوي دوربين
تلاش كردم تمام توانم را به كار بگيرم اما بعدها گفتهام كاش اين كار را
بازي نميكردم قطعاً اين پشيماني بيننده را هم اذيت ميكند و كاملاً متوجه
احساس من به عنوان بازيگر ميشويد.
به نكته جالبي اشاره كرديد، بهرغم اينكه چهره و فيزيكتان بيشتر به بانوان شيك ميخورد، اما نقش خدمتكار را هم بازي ميكنيد؟
مثلاً در سريال «خانهاي روي تپه» نوع گريمم طوري بود كه نشان دهد اين زن
عصبي است و به قول معروف زود از كوره در ميرود. طي سالهايي كه كار ميكنم
سماجتي روي گريم در جهت زيباترشدن يا نزديك شدن به «خود» واقعيام نداشتم.
مثلاً اگر قرار بوده زن شيك امروزي باشد سماجت كردم كه درست باشد و اگر هم
خدمتكار بازي كردم سماجت كردم تا واقعاً خدمتكار باشد. نقشي كه بازي ميكنم
كه من نيستم، فقط كاراكتر را روايت ميكنم پس بايد شبيه او باشم. مثلاً در
سريال رخنه كه انشاءالله خواهيد ديد گريم متفاوتي دارم.. زن بارداري است
با صورت پف كرده و چشمهاي ريز. وقتي خودم را با اين گريم در آينه ديدم
واقعاً لذت بردم چون با نقشم زندگي ميكنم. در تصويرم دنبال اينكه ابرويم
چه شكلي شد يا اي واي كه بينيام بزرگتر نشان داده شد، نيستم. فكر ميكنم
ديگر از من بعيد است البته از ابتدا هم مهم نبود حتي مردم كه مرا ميبينند
ميگويند چقدر با تصويرتان فرق داريد برخي مواقع اين موضوع را زياد از حد
به طراح گريم سپردم.
در كارهايي كه طي سالهاي گذشته انجام داديد چهره تأثيرگذار و مثبتي را از خود نشان داديد، فكر نميكنيد عملهاي زيبايي كه روي صورتتان انجام داديد از تأثيرگذاري چهرهتان كاسته است؟
سؤال خوبي پرسيديد، من اصلاً عمل زيبايي نداشتم. جالب اينجاست در اين سريال
جديدم هم طراح گريم ميگفت «به من گفته بودند زيبا بروفه عمل زيبايي داشته
و نگران بودم چگونه بايد چهره ات را طراحي كنم». من واقعاً عمل زيبايي نداشتم، فقط پاكسازي پوست و ماساژ صورت انجام دادم كه لازمه نگهداري صورت هستند و عمل زیبایی محسوب نمیشوند.
اگر
ميخواستم عمل كنم سالها پيش، بينيام را عمل ميكردم چون هميشه با
برجستگي نوك بينيام مشكل دارم اما فكر ميكنم من را با همين صورت
ميشناسند و نبايد به آن دست بزنم، البته هيچ اصراري به ثابت كردن اين
موضوع ندارم و صورتم تيغ جراحي را لمس نكرده است.
و در كارنامهتان تئاتر نديدم.
نه، جالب است به شما بگويم شايد من تا 4 سال پيش پيشنهاد كار تئاتر نداشتم.
فكر كنم براي كمتر بازيگري اين اتفاق بيفتد اما طي اين سالها پيشنهاداتي
داشتم كه نتوانستم بپذيرم چون سركار يا سفر بودم البته كار نمايشنامهخواني
هم انجام دادم كه دوست داشتم، اخيراً فكر ميكردم بايد حتماً تئاتر كار كنم.
منبع : bartarinha.ir
نمناک http://namnak.com